2 اکتبر 2023 - در یک مرور سیستماتیک منتشر شده در مجله Diabetes & Metabolic Syndrome: Clinical Research & Reviews، نویسندگان قدرت درمانی بیوفلاونوئیدهای مرکبات را در کنترل سطح گلوکز خون و عوارض متابولیک در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 توصیف کردند.

زمینه

با شیوع روزافزون دیابت نوع 2، این بیماری به یک نگرانی مهم بهداشت عمومی در سراسر جهان تبدیل شده است. این بیماری با کاهش ترشح یا حساسیت به انسولین، اختلال در کنترل قند خون و عوارض متابولیک مشخص می شود. دیابت نوع 2، خطر ابتلا به عوارض میکروواسکولار و ماکروواسکولار را افزایش می دهد و در نهایت منجر به نارسایی اندام می شود.

سطوح بالای گلوکز خون (هایپرگلایسمی) و مقاومت به انسولین مرتبط با دیابت باعث تولید رادیکال‌های آزاد و واسطه‌های التهابی می‌شود که در مجموع منجر به ایجاد عوارض مختلفی از جمله آسیب عصبی، آسیب قلبی عروقی، کبد، کلیه و چشم، بیماری‌های پوستی، اختلالات شنوایی و اختلالات عصبی می‌شود.

متفورمین و سولفونیل اوره خط اول درمان دیابت و عوارض آن هستند. خط دوم درمان ها شامل آگونیست های گیرنده پپتید-1شبه گلوکاگون (GLP-1R) و مهارکننده های دی پپتیدیل پپتیداز-4 (DPP-4) است.

بیوفلاونوئیدهای مرکبات (فلاونول ها و فلاوانون ها) ترکیبات پلی فنلی آلی هستند که عمدتاً از مرکبات (لیمو، پرتقال و گریپ فروت) و سبزیجات به دست می آیند. این ترکیبات دارای خواص آنتی اکسیدانی قوی هستند که به کاهش استرس اکسیداتیو و التهاب کمک می کنند.

در این مرور سیستماتیک، نویسندگان پایگاه‌های اطلاعاتی مختلف علمی را برای انتخاب مطالعات مرتبطی که بین ژانویه 2012 و فوریه 2023 انجام شده بودند، جستجو کردند. در غربالگری نهایی 129 مطالعه در مورد مدیریت دیابت توسط بیوفلاونوئیدهای مرکبات شناسایی شد.

قدرت درمانی بیوفلاونوئیدهای مرکبات در دیابت نوع 2

التهاب و استرس اکسیداتیو، علائم اصلی دیابت نوع 2 هستند. تولید بیش از حد گونه های فعال اکسیژن (ROS) از طریق مسیرهای میتوکندری و شبکه آندوپلاسمی (ER) بر سیستم دفاعی آنتی اکسیدانی بدن تأثیر منفی می گذارد و منجر به آسیب اکسیداتیو پروتئین ها، لیپیدها، آنزیم ها و سایر اجزای سلولی می شود. این عوامل در مجموع با مقاومت به انسولین و هایپرگلایسمی پایدار مرتبط هستند.

مدیریت هایپرگلایسمی

بیوفلاونوئیدهای مرکبات با خواص آنتی اکسیدانی قوی از طریق مسیرهای مختلف سطح گلوکز خون را کنترل می کنند. این ترکیبات، به ویژه نارینگین و هسپریدین، آنزیم‌های هیدرولیزکننده نشاسته (آلفا آمیلاز و آلفا گلوکوزیداز) و انتقال‌دهنده‌های گلوکز (GLUT2) را مهار می‌کنند تا هضم و جذب کربوهیدرات در روده را کاهش دهند که به نوبه خود منجر به کاهش انتشار گلوکز در جریان خون و کاهش هایپرگلایسمی پس از غذا می شوند.

در بین آنزیم های هیدرولیز کننده نشاسته، آلفا آمیلاز نشاسته هضم شده را تجزیه می کند و مالتودکسترین تولید می کند که متعاقباً توسط آنزیم آلفا گلوکوزیداز موجود در پرزهای غشای مرزی روده به گلوکز تبدیل می شود. بنابراین، مهار این آنزیم ها توسط بیوفلاونوئیدهای مرکبات به جلوگیری از افزایش قند خون کمک می کند.

انتقال دهنده های گلوکز، نقش حیاتی در جذب گلوکز و فروکتوز از روده کوچک به جریان خون دارند. شواهد نشان می دهد که هسپریدین 1، هسپرتین 8 و آب پرتقال کامل می توانند به طور قابل توجهی از عملکرد انتقال گلوکز توسط انتقال دهنده های GLUT2،SGLT1  و GLUT5 جلوگیری کنند. با این حال، حلالیت ضعیف بیوفلاونوئیدهای جدا شده، مانند هسپریدین 1، در آب و سایر حلال ها می تواند فراهمی زیستی و زیست فعالی آنها را محدود کند.

کبد به عنوان یک اندام متابولیکی مهم، با تنظیم مسیرهای متابولیک مختلف، از جمله گلوکونئوژنز، گلیکوژنولیز و گلیکولیز، نقش حیاتی در حفظ تعادل گلوکز خون دارد.

شواهد نشان می‌دهد که بیوفلاونوئیدهای مرکبات، متابولیسم گلوکز کبدی را با افزایش فعالیت گلوکوکیناز و کاهش فعالیت‌های فسفوانول پیروات کربوکسی‌کیناز و گلوکز-6-فسفاتاز کنترل می‌کنند. مشخص شده است که هسپریدین 1، نئوهسپریدین 4، نارینگین 6 و نوبیلتین 13، گلیکولیز را تحریک می کنند، سطح گلیکوژن را افزایش می دهند و گلوکونئوژنز را در سلول های کبدی با تعدیل آنزیم های مختلف کبدی کاهش می دهند. این اثرات مشابه اثرات متفورمین است که یک داروی شناخته شده ی ضد دیابت است.

چندین مطالعه حیوانی تأثیر مثبت هسپریدین را در کاهش کلسترول تام، تری گلیسیرید و سطوح لیپوپروتئین با چگالی کم (LDL) در خون گزارش کرده اند. با این حال، این ترکیب در آزمایشات بالینی انسانی هیچ گونه اثرات مفیدی را نشان نداد. در این زمینه، باید توجه داشت که علیرغم تأثیر درمانی قابل‌توجه بر متابولیسم گلوکز کبدی، فراهمی زیستی ضعیف بیوفلاونوئیدهای مرکبات در گردش خون باعث ایجاد نگرانی در مورد ارتباط فیزیولوژیکی آنها می‌شود.

مدیریت مقاومت به انسولین

انسولین، هورمونی که از سلول‌های بتای پانکراس ترشح می‌شود، مسئول اصلی تنظیم سطح گلوکز خون است.یک فلاونوئید مشتق شده از گریپ فروت به نام نارینجنین، ترشح انسولین را از سلول های بتای پانکراس در پاسخ به گلوکز افزایش می دهد. در مدل موشی دیابت بارداری، این فلاونوئید سطح انسولین و گلوکز را بهبود بخشیدند و وزن طبیعی بدن را بازیابی کردند.

در موش‌های دیابتی، اسانس پوست پرتغال مقاومت به انسولین را با تنظیم مثبت بیان گیرنده‌های گاما (PPAR-γ)، GLUT4، و گیرنده‌های انسولین، کاهش می‌دهد. در بیماران دیابتی، مکمل هسپریدین به طور قابل توجهی سطح قند خون ناشتا و هموگلوبین گلیکوزیله را کاهش می دهد و سطح انسولین خون را افزایش می دهد. مطالعات متمرکز بر نحوه عملکرد فلاونوئیدهای مرکبات نشان داده اند که این ترکیبات با تعدیل مسیرهای سیگنالینگ مختلف، از جمله مسیرهای PI3K/Akt، PKA و AMPK، حساسیت به انسولین را افزایش می دهند.

مهار DPP-4

شواهد اخیر نشان می دهد که بیوفلاونوئیدهای مرکبات می توانند به عنوان مهارکننده های بالقوه DPP-4 عمل کنند. در یک مطالعه، توانایی هسپرتین 8 و نارینگنین 9، برای مهار فعالیت DPP-4 نسبت به دیپروتین A که یک مهارکننده قوی DPP است، 15 برابر بیشتر بود.

مدیریت عوارض مرتبط با دیابت

کوئرستین، یکی از فلاونول های مرکبات، با کاهش پراکسیداسیون لیپیدی، افزایش فعالیت آنتی اکسیدانی، مهار GLUT2 و سرکوب فعال شدن PI3K وابسته به انسولین، از ایجاد نفروپاتی دیابتی (عوارض کلیوی) در موش ها جلوگیری کرد.

در بیماران دیابتی، مصرف مکمل کورستین سه بار در روز به مدت چهار هفته به طور قابل توجهی علائم نوروپاتی دیابتی (آسیب عصبی) را بهبود بخشید. در موش‌های دیابتی، هسپریدین با کاهش التهاب شبکیه، حفظ سد خونی شبکیه، افزایش ضخامت شبکیه، و کاهش سطح گلوکز خون و فعالیت آلدوز ردوکتاز، رتینوپاتی دیابتی (آسیب چشمی) را کاهش داد.

منبع:

https://www.news-medical.net/news/20231102/Citrus-compounds-show-zesty-promise-in-type-2-diabetes-management.aspx